من و روز مادر، بدون تو

عزیز دلم امروز روز مادر هست.

مادر...............................مادر.................................مادر.

خیلی وقتا به این کلمه فکر میکنم و توی ذهنم باهاش با تو صحبت میکنم.

دیروز مامانم این اس ام اس رو برام فرستاده بود : سلام به گلی که قشنگترین مخلوق خداست و جاش فقط تو گلدون دل منه!    مادر جون پیشاپیش روزت مبارک عزیزم، انشاالله سلامت، شاد و موفق باشین ایام به کامتان شیرین.

میبینی عزیزم جای اینکه من بهش تبریک بگم چون روز زن هم بوده اون پیش دستی کرده، میدونی مامانم میگه من از همه بچه هاش خوش قلب تر، مهربون تر و با محبت ترم، بقیه هم زیاد میگن مهربونم؛ واقعا امیدوارم اینجور باشم.

و منم دیروز براش اس ام اس نوشتم که: در اوج خوشبختی ام اما مادرم: جای تو چیز دیگریست... شادی تو چیز دیگریست ... آغوش تو چیز دیگریست، دستانت را میبوسم مهربانترین. روزت مبارک.

و امروز مامانم باز هم برام اس ام اس داد که:سهم انسان از هستی به وسعت قلب مهربان اوست ، بدون شک تمام هستی سهم توست ؛ چون تمام نا تمام من با تو تمام میشود روزت مبارک.

منم براش فرستادم : سلام عزیزم آسمانی پر ستاره، دشتی پر از گل تقدیم به تو که بهشت زیر پایت است و مهرت تا ابد در دلم است.

و امسال خواستم هدیه ای متفاوت به مامانم بدم البته هروقت براش کادو میخرم کلی غر میزنه که چرا خودت رو تو زحمت انداختی من که نمیخوام و از این حرف ها. منم امسال یه نامه براش تایپ کردم و حاشیه دور کاغذش رو قلب زدم و یه عکس پایین متنش انداختم که این عکس هست.

و این هم متن نامه:

به دنیا آمدم تنها،  با ترس و گریان که در آن لحظه تو مرا در آغوش گرفتی ...            

تنهایی، ترس و غصه همه برایم در آغوشت بی معنی شد.
در ناتوانی و ضعف تمام بودم که به من جان دادی و عصاره وجودت را به من اهدا کردی.
به هر بهانه به من گفتی "عاشقم هستی ؛"
ولی من اینقدر درگیر بزرگ شدنم بودم که یادم رفت محبتت را پاسخ دهم و   ...
اما تو بی دریغ به من عشق ورزیدی ...
من رشد کردم و بزرگ شدم به حدی که می خواهم موجود دیگری را به این دنیا بیاورم و جای تو را بگیرم ،  
اما،  نه ،  تو یکی بودی و هستی تو "مادر" من هستی و بی نظیری ...
روزت مبارک ای فرشته مهربان،   که تنها در این روز یادم می افتد چقدر عاشقت هستم و بودنت چقدر به زندگیم ارزش می دهد.  
    کسی که همیشه دوستت دارد  و کسی جای تو را برایش

نمی گیرد : دخترت فرزانه   

البته متن نامه از خودم نبود و توی نی نی سایت پیدا کردم اما واقعا حرف دلم بود و وقتی خوندمش گریه کردم.   

دیشب با پدرت داشتیم تی وی میدیدیم که یه پیام بازرگانی گذاشت و من خیلی متاثر شدم. توی پیامه نشون داد که یه خانمه رفته بود تو مطب دکتر و روی تخت دراز کشید و دکتر داشت با سونوگرافی صدای قلب بچه رو برا خانمه پخش میکرد که خانمه با مادرش تماس گرفت و مادرش با حرص مادرانه بهش میگفت : کجایی تو دختر دلم هزار راه رفت چرا یه زنگ نزدی؟

خانمه بهش گفت : مامان تو مطب دکترم اومدم سونوگرافی ببین این صدای قلبه بچمه گوش کن. بعد هر دو ساکت شدن و صدای قلب بچه اومد و مادر خانمه اشک از چشماش اومد پایین و خانمه به مادرش گفت : میشنوی مامان؟ باورم نمیشه، بالاخره منم دارم مادر میشم و این رو با بغض گفت و منم اشک تو چشمام جمع شد چکار کنم دیگه خیلی احساساتی هستم، بعدش پدرت داشت باهام حرف میزد که گفت: تو چرا اشک تو چشمت هست؟

منم گفتم: منم نی نیمو میخوام؛ میخوام صدای قلبش رو گوش کنم، نی نیم و بده چکارش کردی؟؟؟

پدرت هم گفت: من نوکرت هم هستم انگار تو وضعیتت خیلی وخیمه همون آخر تیر که گفتی اقدام میکنیم.

امروز هم پدرت برام اس ام اس فرستاده که:

من چه در پای تو ریزم که خورای تو بود

جان متاعیست که هر بی سر و پایی دارد

روزت مبارک عزیزم؛ انشاالله هروقت به صلاح نی نیمون باشه مادر هم بشی.

عزیزم من قبلا هم با مامانم مهربون بودم اما ... اما الان خییییییییییلی مهربون ترم دلیلش هم فقط تویی، آره توی وروجک که هنوز حتی به وجود هم نیومدی. میدونی با خودم فکر کردم که من، هنوز تو وجود هم نداری و اینقدر عاشقانه دوستت دارم؛ اونوقت مامان منم حتما خیلی دوستم داره؛ بخاطر این حسی که به تو دارم باعث شد بیش از پیش به مامانم محبت کنم.

عزیز من ممنونم ازت، ممنونم که احساسی به من دادی که بیشتر قدر مامانم رو بدونم و بیشتر بهش محبت کنم.

مادر خیلی از نظر من کلمه زیبایی هست بخاطر همین دوست دارم تو بهم بگی مادر.

راستی الان هم بابام بهم زنگ زد و بهم گفت : عزیزم روز زن مبارک.

بابای مهربونم تو رو هم دوست دارم زیاد مثل همیشه اندازه بچه گی هام که عاشقت بودم و تو برام بهترین و مورد اعتمادترین فرد از اطرافیانم بودی.