روز پدر ( خاطره ای با پدرم)
سلام عزیزم امیدوارم وقتی اینها رو میخونی حالت خوب باشه.
روز جمعه روز پدر بود و من نتونستم به پدرم سر بزنم.
خیلی دوستش دارم خیلی اونروز خاله فاطمه و فرناز و زن دایی سلوی خونمون بودن پانته آ و سینا هم همین طور پدر جونت زنگ زد به گوشی زن دایی سلوی و با منم حرف زد مثل همیشه پر انرژی و شاد.
عزیزم پدر جون تو قسمتی که به نگهبانی مشغوله یه باند دزد رو شناسایی کرده و به پلیس معرفی کرده این دزدها 6 سال اونجا دزدی میکردن اما هیچکس نتونسته بود بفهمه کی هستن اما پدر جونت با اینکه 2 ماه بیشتر نیست که اونجاست موفق شد شناساییشون کنه. من وقتی برام تعریف میکرد کلی بغلش کردم و بوسش کردم و گفتم : بابا من خیلی بهت افتخار میکنم.
امسال برا اینکه فرق نذاشته باشم برا پدر جون هم نامه تایپ کردم. اینم نامه من به پدر عزیزتر از جانم:
پدر تو که بازوانت خسته از کار روزمره بود و با آن بازوهای دردناک مرا در آغوش می گرفتی و غم هایم را می شستی.
تو برای من اسطوره مقاومت، شجاعت و ایثاری.
تو پشتوانه محکم زندگیم هستی
بودنت برایم امید است و تنها با فکر به تو زندگی را درنوردیدم
و اینگونه تو مرد تاریخ ساز من شدی
دوستت دارم پدر ای اسطوره خوبی و سخاوت.
روز پدر بهانه اي ايست تا بگويم هميشه به داشتن پدري چون شما افتخار ميکنم و خداوند را بخاطر وجود مقدست شاکرم.
اميدوارم هميشه برايت بهترين باشم هميشه سربلندت کنم و هميشه لبخند را بر روي لبانت بياورم اين کوچکترين کاريست که ميتوانم در برابر زحمات و عشق بي دريغت نسبت به خودم انجام دهم.پدرم عاشقانه دوستت دارم و بر دستان پر مهرت بوسه ميزنم.
روز پدر را با يک دنيا عشق به تو تبريک ميگويم.به وجودت و داشتنت افتخار ميکنم و مردانگيت را مي ستايم.
بابای مهربونم همیشه تنها تو بودی که باعث شدی فکر کنم که مردها هم می توانند فرشته باشند.
همیشه تو در ذهن من هستی و با خاطرات کودکیم لبخند را به لبانم می آوری.
پدر عزيزم روزت مبارک کسی که همیشه دوستت دارد دخترت فرزانه