مهرسامهرسا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره
دیانادیانا، تا این لحظه: 6 سال و 15 روز سن داره

مهرسا و دیانا جوانه های درخت زندگی

روزی درخت تنومندی خواهید شد پیش به سوی پیشرفت

تولد ۶ سالگی

1399/4/29 22:27
260 بازدید
اشتراک گذاری



تو ۶ ساله شدی و من پشت سر را نگریستم و راه این جاده ۶ ساله را نظاره کردم.
بغض کردم ، خندیدم ، گریستم ، سرشار از لذت شدم.
تو ای فرشته روشنایی ، تو ای گسترده بال بر آشیانه ما.
تو به تنهایی یک آهنگ از طبیعتی که بارانش میلغزد بروی موهای من و آب حیات میرساند بر گلوی من.
تو همان عصاره سر زنده ی جوانی بخشی.
آرزو دارم پیر شوم ، سپید موی شوم به قیمت مادری کردن برای تو.
آرزو دارم فرزندت مرا بخواند و تو به خانه ام بیایی و یک چای و کیک مهمانت کنم ، کنارت بنشینم و موهایت را از پیشانی ات کنار بزنی و من در این پیشانیِ بی چروک ببینم جوانی ام را.
آرزو دارم وقتی دلت از هر چیزی فشرده شد این گوشهای من باشد که بشنود و این زبان من باشد که مادرانه آرامت کند.
آرام جان مادر، تو همان دختر مهربان و دست و دلباز و اهل دل و خوبی که در رویاهایم میدیدم با همان زیبایی های درونی.
زیبا بمان مهرسا مراقب خوبی هایت باش.
تولدت امسال و همه سال بر من مبارک.
 

پسندها (1)

نظرات (1)

نرگسنرگس
30 تیر 99 9:37
تولدت مبارک عزیز دل...🤩
فرزانه قاسمیان
پاسخ
ممنونم 🙂مهربون