مهرسامهرسا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره
دیانادیانا، تا این لحظه: 6 سال و 9 روز سن داره

مهرسا و دیانا جوانه های درخت زندگی

روزی درخت تنومندی خواهید شد پیش به سوی پیشرفت

از کلاس اول تا آموزش مجازی

عزیزم برای کلاس اول شما رو با تمام تحقیق ها همون مجتمع فرهنگی آموزشی علوی شیراز ثبت نام کردیم. اینم از اولین عکس از کلاس اول بروی نیمکت اول و خنده اول البته که بخاطر اینکه از پیش دبستانی اونجا بودی و بسیار آموزشها عالی بودن و راضی بودیم همچنین خوشحال. ما برای کلاس اول آموزش حضوری ۳ روز در هفته با جمعیت کلاس ۶ نفر رو برات انتخاب کردیم. البته چون بقیه نیومدن شدین ۶ نفر با این حال امروز روز سوم مدرسه بود ۱۸ شهریور و شما تو این ۳ روز کاملا مجازی با لب تاب و نرم افزار اَدُب کانِکت آموزشت رو شروع کردی. معلوم هم نیست کی اموزشها حضوری بشن. به هر حال الان محکم هستیم برای آموزش. تصمیم گرفتم آموزشهات رو توی وبلاگت بذارم تا ش...
18 شهريور 1399

نقاشی کودکانه از جنس دو سالگی

دیانای من وقتی قلم دست میگیری و روی کاغذ میکشی دیدن اون خطوط درهم ترسیم شده ی تو واقعا لذت بخشه. الان از اونهمه خط خطی که یه دفتر آ۳ رو ازشون پر کردی توی دفتر جدیدت چیزهایی بیشتر شبیه به نقاشی دیده میشه. و من خیلی لذت میبرم چون اینها چند معنی میده اول اینکه تو در ذهن خودت یه تصور از صورت و اندام داری و دوم هماهنگی نسبی چشم و دست و ذهنت که بتونی با اون انگشتهای کوچیک و غیر مسلط یه تصویر کوچولو بکشی. این جدیدترین نقاشی شماست البته اون گردی هاش رو من کمکت کشیدم اما تصوراتت واقعا جالبه. چند تای دیگه ش که کاملا مال خودتن رو برات میذارم به یادگار هنرمند کوچولو. و توی این صفحه چند تا کشیدی😍 امیدوارم به نقاش...
15 مرداد 1399

کلاس نقاشی جلسه ۲

سلام دخترم. و سلام به همه کسایی که به وبلاگ ما سر میزنن. دیروز جلسه دوم کلاس نقاشی بود. نقاشی یک کفشدوزک روی یه گل بود. این نقاشی معلم یه کفشدوزک روی یه گل البته ناتمام رنگ شده. اینم نقاشی مهرسا خانم که با پاستل خودش به تنهایی کشید و رنگ کرد. نقاشی خانم مربی به این صورت که انگشت شصت و انگشت کوچیک باز و ۳ انگشت وسطی بهم چسبیده و دورش خط کشیدن و زبونش هم از انگشت شصت استفاده کردن. اینم از سگ مهرسا البته خودم دور دستش خط کشیدم چون کلاس آنلاین بود با عجله میکشید خیلی دورش دالبر میشد. عاشق اون ادمک پشت سگ شدم که یعنی صاحبشه اما سرش توی برگه جا نشده و کشیده نشده.🤩 دخترک هنرمند.   ...
15 مرداد 1399

آموزش کودکانه رنگها

سلام دیانای من. خانم خوشکل شما الان ۲ سال و ۳ ماه داری. اما خیلی تو یادگیری همکاری نمیکنی. اینقدری که با مکعبها سازه های حیرت انگیز میسازی خیلی به یادگیری رنگها توجه نمیکنی. توی از پوشک گرفتنت هم کاملا تنبلی میکنی خانم. بالاخره روش مورد علاقه ت برای آموزش رنگها رو کشف کردم و از این کشف فوق العاده هیجان زدم. همین امروز ۶ تا رنگ رو کار کردیم بدون اینکه اذیت کنی. اما اسم رنگها رو زحمت نمیکشیدی تکرار کنی. میگفتم بگو آبی میگفتی: مِمیخولَم. حالا قبلا میگفتی:مِمیگویَم. کلا این فعلم میخولم رو خودت ساختی و دوستش داری🤗. فدای دست کوچولوت عزیزم. یه نقاشی ساده کشیدم و ازت خواستم مدادهای هر رنگ رو بذاری روش مثلا آبی کدومه؟ مدا...
12 مرداد 1399

کلاس نقاشی مجازی

سلام دخترکم. از اونجایی که خیلی برای من پیشرفت شما مهمه تحمل این روزهای کرونایی واقعا سخته. کلاس باله نشد بری ، پیش دبستانی که ۳ ماهش تعطیل شد، برنامه داشتم کلاس نقاشی ببرمت که نشد و خیلی برنامه های دیگه. شهرداری با فرهنگسراهای کل شهر کلاسهای مجازی خیلی خوبی راه اندازی کرد که شما کلاس نقاشی و حافظ خوانی رو پسندیدی. امروز اولین جلسه کلاس نقاشی بود. نقاشی خارپشت با نیم دایره. و نقاشی یه درخت خیلی جالب. و مربی گفت با نیم دایره یه چیزی بکشید تا جلسه بعد شما همین الان کاملا ذهنی کشیدیش. یه لاکپشت گوگولی ناز. دست گلت درد نکنه دخترکم. موفق باشی دلبرم.😍😘 ...
12 مرداد 1399

تولد ۶ سالگی

تو ۶ ساله شدی و من پشت سر را نگریستم و راه این جاده ۶ ساله را نظاره کردم. بغض کردم ، خندیدم ، گریستم ، سرشار از لذت شدم. تو ای فرشته روشنایی ، تو ای گسترده بال بر آشیانه ما. تو به تنهایی یک آهنگ از طبیعتی که بارانش میلغزد بروی موهای من و آب حیات میرساند بر گلوی من. تو همان عصاره سر زنده ی جوانی بخشی. آرزو دارم پیر شوم ، سپید موی شوم به قیمت مادری کردن برای تو. آرزو دارم فرزندت مرا بخواند و تو به خانه ام بیایی و یک چای و کیک مهمانت کنم ، کنارت بنشینم و موهایت را از پیشانی ات کنار بزنی و من در این پیشانیِ بی چروک ببینم جوانی ام را. آرزو دارم وقتی دلت از هر چیزی فشرده شد این گوشهای من باشد که بشنود و این زبان من باشد که مادرانه آرام...
29 تير 1399

یک بعد از ظهر رنگی با ای کیو

جهانم را رنگ بزن ، رنگهای در هم ، چنان ابر و باد کن مرا که در طبیعت چشمهایت گم شوم مهرسای من. این روز قشنگ من صبحش براتون گواش و کتاب خوب ای کیو رو خریدم. این اولین تمرینش بود. ازت خواستم یه مهرسا تخم مرغی بکشی و هر چی خودت داری رو براش بکشی. هدف این تمرین شناخت و آگاهی از خودت و بدنت و نیازهای بدنت بود. حسابی سلیقه به خرج دادی شما.😍 و دیانا خانم شما هم اون روز اولین تجربه گواشی رو داشتی حسابی رنگ رنگی کردی و وقتی بهت گفتم میتونی دستهات رو رنگ کنی برق خوشحالی و شیطنتی توی چشمهات افتاد که کلی ذوق کردم.😘 و این هم عکس کتاب و صفحه اول تمرین. ...
12 تير 1399

دنیا دنیا گذشته

عزیزم چند سالی هست پست نذاشتم الان دیگه شما خواهرت ۲ سالشه. چه سوپرایزی ازین بهتر.🤗 از الان به بعد اینجا مال شما و دیاناست.🤩 چقدر همه چیز خوب پیش رفت با همه سختی ها و آسونی ها. خدا رو شکر که الان همه با هم هستیم. دوستتون دارم فرشته های مهربونم.👨‍👩‍👧‍👧 شما سال گذشته پیش دبستانی رفتی. و نصفه موند بخاطر بیماری اپیدمی کرونا ویروس. امیدوارم همه ازین مرحله که برای کل دنیاست سلامت عبور کنیم😍😘
25 خرداد 1399

چه زود گذشت

انگار همین دیروز بود این وبلاگ رو زدم چقدر شوق داشتم و با تمام کمبود وقتم به روز میکردم اما از یک جایی به بعد دیگه واقعا نشد که نشد به روز کنم، آوردن لب تاب و اپلود عکس و کم کردن حجم عکس برا اپلود همه ش تو این کمبود وقتها امکان نداشت با گوشی هم که نمیشد پست گذاشت،پس دیگه تعطیل شد. امروز بعد مدتها وارد شدم دیدم اِ چه پیشرفتی، ممنونم از مدیریت نی نی وبلاگ که پست گذاشتن با گوشی رو مقدور کرد. ایشالا از امروز به بعد سعی میکنم یواش یواش دوباره پست بذارم. ...
24 بهمن 1396