سوراخ کردن گوش
واکسن شش ماهگی رو که زدی نزدیک سه ماه بهت استراحت دادم تا گوش خوشکلت رو یه نگین کوچولو بندازم. آخر بابات راضی شد و ما رفتیم مطب دکتر سعیدزاده. شما کلی وروجکی کردی. تا اینکه آقای دکتر به همراه مامای مطب اومدن و ماما تو رو تو بغلش نشوند. دختر صبور من. کاش میشد اجازه میدادن خودم بغلت کنم. اما بیشتر ترسیده بودی تا دردت گرفته باشه. چون از مطب که اومدیم بیرون آروم شدی. اینم عکس نگین کوچولوی مهرسا گل. نفس مامان تا بعد از ظهرش انگار باهام سرسنگین بودی حتی نگاهمم نمیکردی. اما بعد از ظهر دیگه آشتی کردی و بردمت توی حیاط تا بازی کنی. اینم قصه ی گوش شما در نه ماهگی. ...