مهرسامهرسا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره
دیانادیانا، تا این لحظه: 6 سال و 3 روز سن داره

مهرسا و دیانا جوانه های درخت زندگی

روزی درخت تنومندی خواهید شد پیش به سوی پیشرفت

مهرسا و اردک

1394/2/28 21:12
1,598 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزکم یه روز که عمه جونت با دوستاش رفته بود بیرون با یه اردک که برای تو هدیه خریده بود برگشت خونه.

جالبه که عمه اصلا از حیوون خونگی خوشش نمیاد اما از عشق تو این اردک کوچولو رو خریده بود.

 

و اما وقتی تو اردک رو دیدی.

اولش با دقت نگاهش کردی و بعد تقریبا میشه گفت میخواستی بگیریش اما فقط دستت رو دراز میکردی.

و هر کجا که میرفتی اردک دنبال تو میومد.

پدر جون برای اردک کاهو گذاشت اما قبل اون سریع تو خودتو بهش رسوندی و برداشتیش و شروع به خوردن کردی ببین اردکه چطوری نگاهت میکنه.

آخرشم که اینقدر باهاش خودمونی شدی که بیچاره رو با نوکش بلند کردی و عمه به داد اردکه رسید و بعدش ازت گرفتش کلی دنبالش میکردی و اون میرفت.

و کلی هم با بازی کردن با اردکه شاد شدی و خندیدی.

همیشه بخند خورشیدکم.

پسندها (1)

نظرات (0)